کتاب تنها زیر باران : هم بی قرار است هم عاشق…مسیر عشق او دنبال کردنی ست
کتاب تنها زیر باران
نویسنده: مهدی قربانی
انتشارات: حماسه یاران
معرفی:
حکایت مردی که هیچ گاه آرام و قرار نداشت. همیشه دنبال این بود که چه باید بکند، برای وطنش.
مردی خوش پوش، خوش سیما، خوش اخلاق، خوش خنده.
انگار همه خوش ها را جمع کرده بود کنار هم.
بریده کتاب:
به روایت حاج #قاسم_سلیمانی، فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله در دوران دفاع مقدس”
یک گوشه دراز کشیدم و پلک هایم روی هم رفت…
آقا مهدی از در وارد شد. هیجان زده پرسیدم: ” آقامهدی مگه تو شهید نشدی؟”
با خنده گفت: من توی جلسه هاتون میام. مثل اینکه هنوز باور نکردی شهدا زنده ن.”
عجله داشت. می خواست برود. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: پس حالا که می خوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمنده ها برسونم.”
_ قاسم، من خیلی کار دارم، باید برم. هر چی میگم زود بنویس.✍️
فوری خودکارم را از جیبم درآوردم و گفتم: بفرما برادر! بگو تا بنویسم.”
بنویس: سلام، من در جمع شما هستم.”
موقع خداحافظی، گفتم: خب الان من این رو ببرم بدم به بقیه، ازم قبول نمی کنن که. بی زحمت زیر نوشته رو امضا کن.”
برگه را گرفت. اول یک نقطه . گذاشت و بعد امضا کرد.
کنارش نوشت: سید مهدی زین الدین.”
نگاهی بهت زده به امضا و نوشته زیرش کردم. باتعجب پرسیدم: چی نوشتی آقا مهدی؟ تو که سید نبودی!”
_اینجا بهم مقام سیادت دادن. ص ۲۷۸
درباره این سایت